خب بگم که یه لباس ی نزدیک مدرسه ای ک درس میدادم باز شد پسره یه پسر معمولی متولد۶۵ بود که عاشق بنده شد و هی پیام میداد منم قهوه ایش کردم و گفتم وقتم پره پیام نده و از این حرفا بعدش پیام نداد اما آمارمو درآورد که قبلا نامزد داشتم بعدش معلم علوم راهنماییمو پیدا کردم عاقا زده تو کار ازدواج خواهرشورشو معرفی کرد به داداشم رفتیم سرقرار دیدیمش تا اینکه دختره با عکسش ۱۸۰درجه فرق داشت وسیاه وزشت بود و میخورد تا سر ناف داداشم بعد معلممون پسرخالشو معرفی کرد به من پیام منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ورزش پر هیجان فوتبال فوتبال روستای چاه گز روستاي تيجنان شهرستان سرباز خوانیلر 2 ازدواج دایم چادری ها ایران ماوا مرکز اجاره آپارتمان مبله و روزانه در تهران دبیرستان علمی آموزشی سپاه امام علی بن ابیطالب